Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-02@06:25:45 GMT

پیشنهاد وزیر فرهنگ سوریه به خزاعی چه بود؟

تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۹۹۰۹۰

پیشنهاد وزیر فرهنگ سوریه به خزاعی چه بود؟

وزیر فرهنگ سوریه در دیدار با محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، گفت: خوشحال می‌شویم از سینمای ایران برای رسیدن به هدف تجاری شدن سینمای سوریه استفاده کنیم و شاید مناسب باشد برای شروع، یک فیلم مشترک با یکدیگر بسازیم. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در ابتدای این مراسم گفت: دیدار امروز ما همزمان با روز ملی سینما در ایران است روز ملی سینما روز بسیار بزرگ و مهمی برای مردم و سینمای ایران محسوب می‌شود و خوشحالم که امروز سینما بهانه ای برای دیدار و گفت‌وگوی ما شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با بیان اینکه روابط ما با سوریه روابط تاریخی و فرهنگی است، ادامه داد: این روابط مربوط به دوران جنگ‌ نمی‌شود و قبل از آن هم روابط فرهنگی و سینمایی با کشور سوریه داشته‌ایم. من سال‌ها قبل درجشنواره دمشق حضور داشتم و از نزدیک با سینمای سوریه آشنا شدم.

خزاعی شناخت کاملی درباره سینمای سوریه دارم و کارگردان‌های خوب سوری را می‌شناسم، خاطرنشان کرد: جدا از بحث سینما که وجه اشتراک ما برای تشکیل این جلسه است ما یک وظیفه بزرگتری هم در قبال منطقه داریم. امروز مشکل کشورهای منطقه در نوع روایت‌های غربی است که به ما تحمیل شده است. شاید به دلیل کم‌کاری کشورهای منطقه، اتفاقات سوریه، عراق و حملات داعش از دید غربی‌ها به شکل دیگری برای مردم در قالب فیلم و گزارش تهیه شده است. 

رئیس سازمان سینمایی بیان داشت: در واقع اگر برنامه‌ریزی جدّی و صحیح درباره نوع روایت این جنگ و مقاومت کشورها صورت نگیرد، مغلوب فضای رسانه‌ای و سینمایی غرب خواهیم شد. ما نسبت به مردم کشور خود و کشورهای منطقه مسئولیم و برای این مسئولیت کار فرهنگی انجام می‌دهیم. در سینمای ایران هرگونه کمکی که به شنیده شدن صدای مردم مظلوم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین و دیگر کشورهای منطقه منجر شود مورد حمایت قرار می‌دهیم.

خزاعی بیان داشت: بزرگترین موسسه سینمایی خاورمیانه در ایران است و هنرجویان آموزش داده شده در این موسسه به بیش از هزار نفر در سال می‌رسند. در کشور ایران مؤسسات مختلفی داریم که یکی از آن مؤسسه انجمن سینمای جوان است که به آموزش فیلمسازی و تولید فیلم کوتاه می‌پردازد. در حوزه تخصصی در انیمیشن و مستند هم موسسه بزرگ و حمایتی داریم که از فیلمسازان حمایت می‌کنند. 

وی ادامه داد: موسسه دیگری نیز تحت عنوان سینماشهر وجود دارد که تجهیز زیرساخت‌ها و ساخت سالن سینما را برعهده دارد. همچنین موسسه ملی سینمای ایران بنیاد سینمایی فارابی است که سالانه 25 فیلم را به صورت مستقیم و مشارکتی به تولید می‌رساند. در ایران 3 شهرک بزرگ سینمایی فعال داریم و بیش از  60 جشنواره در سال برگزار می‌کنیم که معتبرترین آنها جشنواره فیلم فجر، جشنواره فیلم کودک و نوجوان، جشنواره فیلم‌های مستند و جشنواره فیلم کوتاه و جشنواره انیمیشن‌اند که در سطح دنیا شناخته شده و از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. 

خزاعی تأکید کرد: پیشنهاد من به عنوان رییس سازمان سینمایی ایران برای سینمای سوریه استفاده از ظرفیت آموزشی، تولید مشترک و تجهیزات زیرساخت‌ها است.  ما با کشورهای عراق، لبنان و دیگر کشورهای منطقه مقاومت تفاهم‌نامه مشترک داریم و علاقه‌مند به برگزاری جشنواره‌ای با موضوعات منطقه در کشورهای مختلفیم از شما هم برای حضور در این جشنواره دعوت می‌کنیم و می‌خواهم با ما همراه باشید.

رئیس سازمان سینمایی همچنین گفت: سینما همان‌طور که می‌تواند مدافع مظلومان کشورهای مختلف و ملت‌ها باشد قدرت مقابله با بی‌عدالتی جهانی را نیز دارد. من معتقدم شکل‌گیری جبهه متحد تصویری در منطقه برای حفظ هویت‌های ملی، فرهنگی و تاریخی ملت‌های منطقه ضروری است.

وی با بیان اینکه کشورهای منطقه می‌توانند با روایت‌های درست و صحیح در برابر تحریفات رسانه‌های غربی ایستادگی کند، افزود: جامعه امروز جنگ روایت‌ها است؛ پس شایسته است که روایت واقعی فرهنگ و تاریخ سرزمین خود را به جهان انعکاس دهیم.

در ادامه لبانه مشوح وزیر فرهنگ سوریه نیز گفت: تعداد متقاضیان ورود به حوزه سینما در کشور سوریه بیش از 1500 نفر است اما ما توانایی آموزش  بیش از  25 نفر  را نداریم و این حجم از تقاضا نشان از  میل و رغبت بیش از حد در بین جوانان سوری است. 

وی ادامه داد: در وزارت فرهنگ سوریه قصد داریم فرهنگ سینما را از سنین خردسالی به کودکان آموزش دهیم و در تمام کشور سوریه مراکز فرهنگی داشته باشیم تا تعداد زیادی هنرآموز را به سینمای کشورمان معرفی کنیم.

وزیر فرهنگ سوریه افزود: همه ما نسبت به ریشه‌دار بودن و اهمیت سینمای ایران آگاهیم و می‌دانیم که سینمای ایران یک سینمای پرافتخار است. قصد ما ارتقاء بخشیدن سینمای سوریه از نظر اقتصادی است.  

لبانه مشوح با ابراز امیدواری به حمایت سینمای ایران از سوریه، گفت: ایران همیشه برای ما دوست، پشتیبان و یاور بوده و خوشحال می‌شویم از سینمای ایران برای رسیدن به هدف تجاری شدن سینمای سوریه استفاده کنیم و شاید مناسب باشد برای شروع، یک فیلم مشترک با یکدیگر بسازیم. 

وی با بیان اینکه آموزش جوانان علاقه‌مند سوری دغدغه فکری ما در این کشور است، اظهار داشت:‌ ما از هرگونه همکاری در زمینه فیلمنامه‌نویسی، آموزش، تدوین، گریم و... استقبال می‌کنیم و آموزش این جوانان را می‌توان با کمک ‌فیلمسازان ایرانی در سوریه انجام داد. البته این نوع همکاری‌ها تا حدی با رایزن فرهنگی ایران در سوریه انجام شده اما نیازمند پشتیبانی شما به عنوان رئیس سازمان سینمایی ایران است.  

لبانه مشوح افزود: طرحی برای ساخت شهرک سینمایی در سوریه داشتیم اما جنگ، آرزوهای ما را نابود کرد. در شانزدهم سپتامبر 2022 جشنواره فیلم مقاومت در سوریه را خواهیم داشت. سینما باید انسان‌ساز باشد و اندیشه مقاومت را تقویت کند و انسان‌ها را نسبت به سرزمین خود علاقه‌مند کنند. هدف سینما برای ما خدمت به اندیشه استراژیک فرهنگی و مقاومت  است. موسسه دولتی سینمای سوریه امکانات ضعیفی دارد و ما تنها موفق به تولید 5 فیلم در سال می‌شویم و نهایتاً 20 فیلم توسط جوانان فیلم اولی ساخته می‌شود.

وی در پایان بیان داشت:‌ تمایل به ساخت سالن سینما و بازسازی سینما در سوریه داریم و طبیعتاً دولت سوریه نمی‌تواند به تنهایی این‌کار را انجام دهد ما از شما می‌خواهیم در این راه همراه ما باشید.

در انتهای این دیدار وزیر فرهنگ سوریه و هیات همراه از تالارها و بخش های مختلف موزه سینمای ایران بازدید کردند.

در این نشست افرادی همچون محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی، اصغر فارسی معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان سینمایی، سیدمهدی جوادی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مجید اسماعیلی مدیرعامل موزه سینمای ایران، سیدصادق موسوی مدیرکل دفتر امور جشنواره‌ها و همکاری‌های بین‌الملل سازمان سینمایی، علیرضا اسماعیلی دستیار و مدیرکل حوزه ریاست سازمان سینمایی  و ... حضور داشتند.

همچنین از کشور سوریه افرادی همچون لبانه مشوح وزیر فرهنگ سوریه،  باسل الخطیب کارگردان مشهور و بین‌المللی سوریه، نهی ونوس مدیر دفتر وزیر، ندی الحسینی مدیریت برنامه‌ریزی و همکاری‌های بین‌المللی، جونی ضاحی مدیر دفتر رسانه‌های وزارت فرهنگ، یامن صفا روابط عمومی، بسام دیوب مدیریت آموزش بزرگسالان و توانمندسازی اجتماعی، محمدعلی‌کیانی مدیرکل همکاری‌های فرهنگی و هنری و امور ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حسینی کارشناس سوریه در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سید حمیدرضا عصمتی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دمشق نیز حضور داشتند.

دیدار رئیس صدا و سیما با وزیر فرهنگ سوریه

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سازمان سینمایی سینمای ایران سوریه سازمان سینمایی سینمای ایران سوریه رئیس سازمان سینمایی وزیر فرهنگ سوریه کشورهای منطقه سینمای ایران سینمای سوریه جشنواره فیلم کشور سوریه همکاری ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۹۹۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟

فریدون جیرانی در آخرین گفت‌وگوی ویدئویی خود در «اعتمادآنلاین» روبروی ابوالحسن داوودی، کارگردان و تهیه‌کننده و فرهاد توحیدی، فیلمنامه‌نویس نشست و درباره شرایط روز سینمای ایران سخن گفتند.

در بخشی از این گفتگو فریدون جیرانی به سینمای عباس کیارستمی و تاثیر آن در دهه ۷۰ شمسی پرداخته است و با مهمانان به بررسی آن شرایط و دوره‌های پس از آن پرداخته‌اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، در ادامه این بخش صحبت‌های جیرانی و ابوالحسن داوودی را می‌خوانید و می‌بینید:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

در تحلیل دولتمردان فرهنگی دهه ۷۰ خیلی از عناصر که ممکن است به تعبیر الان مزاحم به نظر بیایند، کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود

*تفکر عباس کیارستمی با خانه دوست کجاست و کلوزآپ باعث شد روشنفکری تمام دنیا متوجه این‌جور سینما شوند و تاثیر جهانی گذاشت.

داوودی: و امر مهمی که داشت اینکه در تحلیل خیلی از دولتمردان فرهنگی آن زمان خیلی از این عناصر که ممکن است به تعبیر الان عناصر مزاحم به نظر بیایند، آن زمان کارکردشان به نفع دولت و حاکمیت هم بود. یعنی یک جوری چهره جمهوری اسلامی را در دنیا یک چهره جذاب‌تر و قابل قبول‌تری نشان می‌داد.

در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود

*چهره را خیلی عوض کرد.

داوودی: اشکال بزرگی که در روش و سیستمی که به نظر می‌آید حاکمیت بعد از این جریان در پیش گرفت، [این است که]به نظرم حاکمیت را بیشتر تبدیل کرد به یک حاکمیت ترسیده که برای اینکه از شرایط پیشگیری کند درخت را از بن برید. یعنی سعی کرد درخت را به‌نوعی از ریشه دربیاورد یا خشک کند، نفت بریزد که ریشه‌اش هم خشک شود؛ و این توجه را نداشت که همه این عناصر حتی منتقدترین‌شان، حتی کسانی که به نظر اوج اپوزیسیون جریان حاکمیت می‌آیند، نهایتاً در این سیستم پیچیده فرهنگی و ارتباطی که در دنیا هست می‌توانند منافعی را هم برای دولت بیاورند. به‌خصوص در حوزه فرهنگ. در حوزه سیاست اگر این را ببینید سیاست برخورد‌های خیلی سلبی و تند و تیز را ممکن است جواب بدهد، اما در عرصه فرهنگ معمولاً سیاست‌هایی که خیلی تند و تیز است، بیشتر از هر جایی تبدیل به شمشیر دولبه می‌شود. شمشیر دولبه‌ای که بعد از یک مدتی بیشترین خسارت را برای خود آن شمشیرزن به وجود می‌آورد. این چیزی بود که دوستان تحلیل نکرده بودند.

جشنواره فجر به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد/ قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

در واقع شاید مهم‌ترین مساله‌ای که وجود داشت این بود که در این دوره دوستان کاملاً بدون هرگونه تحلیلی بر اساس شرایط مدرن امروز سینما و جامعه رفتاری را پیشه کردند که از همین الان می‌بینیم خسارت‌هایش چگونه اتفاق افتاد. مثلاً جشنواره فجر تقریباً جزو دولتی‌ترین جشنواره‌های دنیا محسوب می‌شود. به خاطر مناسبتش، ویترینش، به خاطر اینکه سال‌های سال همه درگیرش بوده‌ایم. اینکه جشنواره فجر همواره زیر سایه سالگرد انقلاب حرکت کرده و تبدیل به ویترینش شده، با همه لطمه‌هایی که زده، اما باعث شده خود این جامعه در دورانی تبدیل به یک چهره ملی و سبب ارتباط بین این دو هم بشود؛

یعنی بین حاکمیت و مردم و به‌خصوص بخش فرهنگی و سینمایی. الان تصویر جشنواره فجر را نگاه کنید. جشنواره فجر واقعاً به جشنواره عمار و یک جشنواره شهرستانی بیشتر شباهت دارد که یک نهاد و جریان حکومتی برگزار می‌کند تا چهره‌ای که هم اهالی سینما و هم مردم آن را پذیرفته بودند که این شرایط به دلیل وضعیتی که داریم بهترین شکلی است که می‌تواند الان برگزار شود. اشکالاتش را هم پذیرفته بودند، اما الان اتفاقی که از سال گذشته به شکل عمده و آشکار شروع شد، تاثیرش را همین امسال چقدر در سطحی شدن و از دست دادن کیفیت گذاشته است. از دست دادن هویت به‌خصوص حتی بخشی که مربوط به حاکمیت بود.

یعنی این به نظرم خسارتش بسیار عمده‌تر از چیزی است که جشنواره فجر برای مردم داشت و دوستان این را در تحلیل خودشان متوجه نشدند که هر کدام از این اتفاقات، از این شمشیر از رو بستن‌هایی که در واقع نفی کردن یک طیفی که فکر کنند چرا برویم دنبال اینکه آقای جیرانی چه چیزی می‌خواهد بسازد. اصلاً آقای جیرانی چرا باید فیلم بسازد. وقتی این تفکر غالب می‌شود و این می‌شود که قبل از اینکه بگوییم جیرانی چه چیزی بسازد، می‌گوییم جیرانی چرا بسازد؟

سینمای ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد به این دلیل که نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند

این تفکر خسارتش قبل از هر چیز به خودشان برمی‌گردد. به این دلیل که سیستمی که در تحلیل شما و فرهاد هم بود، رشد کردن سینمایی ایدئولوژیک و سینمای پروپاگاندا از یک جایی به بعد خودش را مثل خوره می‌خورد. چون سینمای پروپاگاندا به دلیل اینکه نمی‌تواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و پل‌هایی را که مخاطب خودش نیاز دارد با درک و سلیقه خودش کشف کند و واردش شود، نمی‌تواند آن‌ها را بسازد؛ بنابراین روزبه‌روز چه دولت بخواهد چه نخواهد، گران‌تر و غیرقابل ساخت‌تر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر سینما، حتی سینمای پروپاگاندا، امکانش از دست دولت و نهاد‌های سازنده هم خارج می‌شود. چون این‌ها مخاطب ندارند.

در تولیدات سال قبل، تعداد محدود محصولاتی که بنیاد فارابی به عنوان مهم‌ترین بنیاد تقویت‌کننده سینما که به این دلیل شکل گرفته بود... به این دلیل که حمایت کند یکسری محصولات ساخته شود تا رابط بین فرهنگ ایدئولوژیک و حاکمیتی و مردم باشد...، اما عملاً به چه سرنوشتی دچار شده؟

محصولات امسال هیچ شانسی در ارتباط با مخاطب ندارند/ کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید جواب نمی‌دهد

سال گذشته و امسال تقریباً ۲۰ محصول داشتیم که از این تعداد تماماً در اختیار نهاد‌های مختلف بوده و سرمایه‌هایی که بیشتر سرمایه‌های دولتی بوده‌اند و شاید به جز یکی دوتا- که احتمال دارد بر اساس آن چیزی که دیده‌اند باشد، من هیچ کدام از محصولات امسال را ندیده‌ام-، اما کسانی که دیده‌اند به جز یکی دو مورد بقیه‌شان هیچ‌گونه شانسی برای اینکه کمترین اقبالی را بتوانند در ارتباط با مخاطب و مخاطب عام به وجود بیاورند [نداشتند]نه یک گروه خاص، گروه انتخاب‌شده که پول بدهند.

کسانی که تصمیمات فرهنگی می‌گیرند با شرایط و کسانی روبه‌رو می‌شویم که همان مثال معروف را به یادمان می‌آورند که بر سر شاخ نشسته‌اند و بن می‌برند و متوجه نیستند که این رفتار خشن، سلبی و تحریک‌کننده که پیش گرفته‌اند، فرار به جلویی که می‌بینیم که روزبه‌روز بیشتر می‌شود، این لجبازی از طرف تمام تصمیم‌گیران نسبت به اینکه همین است که هست، این سیاست حتی وقتی به جایی می‌رسد که دیدیم بعد از جشنواره فجر وقتی این میزان مهجوریت را مشاهده کردند، به جای اینکه این را تحلیل کنند، روزنامه معروفی که بیشتر از همه نسبت به این داستان واکنش دارد، عنوان می‌کند چه خوب شد که پای همه این عناصر را از سینما قطع کردید و ما همین را می‌خواستیم.

این کوتوله کردن و سر بریدن کسی که سرش از میان جمع بیرون می‌آید، به نظر می‌آید اولین چیزی است که ممکن است به ذهن هر آدم عامی بیاید که برای اینکه با یک مساله و بحران حاد روبه‌رو شود، چیزی که فکر می‌کند می‌تواند عامل بحران باشد از اول سرش را قطع کند. این فرهنگ جواب نمی‌دهد. این در سینما جواب نمی‌دهد. اتفاقی که شاید افتاده و دوستان کاملاً ندیده گرفته‌اند تغییر ماهیت جریانات و نوع ارتباطات فرهنگی است که سینما جزو عمده‌ترین‌شان است.

در بین محصولاتی که تولید می‌شود که حتی مربوط به سینمای زیرزمینی هم نیست؛ همین فیلم آقای صناعی‌ها فیلمی است که خیلی مشخص و قانونی پروانه ساخت گرفته و با همه اصول و نظارت‌های دوستان ساخته شده، اما چرا تبدیل می‌شود به یک جریانی که مثل لیف خرما نمی‌دانند چه‌کارش کنند. فیلمی که همه مراحل قانونی را طی کرده و بر آن اساس ساخته شده.

اگر بخواهیم به تعبیر همان اواسط دهه‌های ۶۰ و ۷۰ نگاه کنیم، این فیلم باید از جانب مردم و حاکمیت افتخار سینمای ایران باشد. ممکن است حاکمیت نسبت به آن نقد هم داشته باشد هیچ ایرادی ندارد می‌تواند نقدش را داشته باشد، اما از یک طرف به عنوان یک تصویری [که جامعه آزاد را نشان می‌دهد]، جامعه‌ای که در آن امکان حرف زدن و ابراز سلیقه‌های مختلف وجود دارد، بیش از هر چیزی آن فیلم می‌تواند به حاکمیت و جریان بین‌المللی کمک کند. ۴۰ سال است که با پوست و گوشت و استخوان و تورم این را تجربه می‌کنیم که هیچ جور از این شرایط جهانی جدا نیست.

دیگر خبرها

  • دستور خزاعی برای فیلم‌های خارجی عرضه شده در پلتفرم‌ها
  • کدام فیلم‌های سینما به جامعه کارگری ادای دین کردند؟
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
  • اعلام اولویت‌های تولیدی از سوی رییس سازمان سینمایی
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟